شوهر برده مطیع سوپرزنان چاق شد و تمام هوی و هوس از مترجمان آزاد برآورده

نمایش ها: 1955
او شوهرش را با گفتن او مبهوت کرد که او دیگر سوپرزنان چاق به او نیاز ندارد. همسر می خواست به ترک و یا تنظیم یک بیماری است که او را تبدیل به یک برده. هیچ راهی برای خروج وجود دارد, و توپی رضایت خود را داد. مرتبه اول یک آی خوب بود، و سپس به فسق کامل رفت. جوجه تصمیم به رفتن دور و یک همسایه به گروه مادر دعوت کرد. او توپ را لیسید و زبان او به سرش مسابقه داد. او روی صورتش نشست و مجبور شد تماشا کند و سیلی ها را در چهره اش وزن کند. او اجازه معشوق را در آمده از پشت, تف بر همسرش. گسترش پاهای او را از هم جدا, او دستور داد پوبیس او را به دانه های برف پاک می شود.