از مینی بوس ، مرغ جنده چاق به پارک رفت و به حصار نگاه کرد

نمایش ها: 1490
دختر زمان برای رفتن به خانه را نداشته باشند ، او را به ایستگاه پیش از آن در نزدیکی پارک رفت و با راه رفتن گسترده ای وجود دارد رفت. همه او می خواست به انجام ادرار در صلح بود. حیف به آن را در یک مینی بوس بود. من از حصار بتن شکسته عبور کردم ، کت من را باز کردم و دامن کوتاه جنده چاق من را کشیدم، روی پدال نشستم و شروع به گسترش پاهایم کردم. خلبان آماده برای انجام کار خود بود, و در دستور, او شروع به فشار, من من درست بین پاهای او را. بلوند به اطراف نگاه کرد ، هیچ کس در مورد او مراقبت. من یک گام به عقب برداشتم ، یک دستمال را کشیدم ، و دوباره چرخاندم ، شروع به پاک کردن بیدمشک من کردم.